افراد موفق همیشه و در همه جا زبانزد عام و خاص هستند و تقریباً در هر بحث یا سمینار مهمی شرکت میکنند و نظراتشان را با دیگران به اشتراک میگذارند. موفقیت الهامبخش است و بحث در مورد آن جالب و هیجانانگیز است.
در واقع، افراد موفق هم مثل شما انسان هستند و از گوشت، خون و استخوان ساخته شدهاند. آنها موفق به دنیا نیامدهاند و تاکنون هیچ معجزهای در خلقت آنها مشاهده نشده است اما این انسانهای موفق ویژگیهای مشترکی دارند که آنها را از افراد معمولی و ناموفق متمایز کردهاند.
خب، سؤالی مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که افراد موفق چه ویژگیهای مشترکی دارند؟ عادتها یا خصوصیات کلیدی که موجب متمایز شدن آنها از دیگران شدهاند چه هستند؟
شایعه پراکنی و غیبت کردن فقط در میان مردم عادی رایج است. آنها نه تنها به دیگران کمک نمیکنند بلکه همیشه با حسادتی خاص در مورد اطرافیان خود صحبت میکنند. در مقابل افراد موفق همیشه در مورد ایدهها و نظریاتی صحبت میکنند که میتواند موجب بهبود شرایط زندگی مردم شوند.
موضوعاتی که افراد موفق برای بحث انتخاب میکنند عبارتاند از : برنامهها، اهداف، آرمانها و نوع آوری ها.
شاید کاهش وزن و ترک سیگار اهدافی باشند که یک فرد عادی به مناسب فرا رسیدن سال جدید برای خود تعیین میکند. هر چند به احتمال زیاد این فرد به هیچ یک از این اهداف نمیتواند دست یابد.
افراد موفق هم برای خود هدفگذاری میکنند اما در کنار هدفگذاری برنامهای دقیق و حساب شده طراحی میکنند که در آن تمام مراحل و اقدامات لازم برای دستیابی به اهداف مو به مو مکتوب شده است.
مردم عادی فقط هدفگذاری میکنند اما افراد موفق تمام فعالیتها و عادتهای لازم برای دستیابی به اهداف را شناسایی میکنند و در بازههای زمانی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالیانه از این عادتهای کلیدی و سرنوشتساز پیروی میکنند تا سرانجام به تک تک اهداف ارزشمند خود دست یابند.
بیشتر افراد به جای اینکه مسئولیتپذیر باشند و برای حل مشکلاتشان به دنبال راهکار مناسب و مفید باشند دائماً از این و آن شکایت میکنند و به سرنوشت خود لعنت میفرستند. حتی سرنوشت هم گاهی اوقات بی رحم و ظالم است.
هر روز افرادی را میبینید که زندگیشان از شما بهتر است و فرصتهای رشد و ترقی یکی پس از دیگری در اختیار آنها قرار میگیرد. واکنش شما به این شرایط آیندهی شما را شکل میدهد. این واکنش شماست که تعیین میکند آیا شما هم یک فرد معمولی هستید یا میخواهید به گروه موفقها بپیوندید.
واقعیت این است که همه به نوعی با سختیها و مشکلات دسته و پنجه نرم میکنند. چه آنهایی که در ابتدای راه خود هستند و چه آنهایی که تمام قلههای موفقیت را فتح کرده اند هر روز با توجه به موقعیتشان با مشکلات خاصی رو به رو خواهند شد. شما هیچ کنترلی بر موانعی که زندگی سر راهتان قرار میدهد ندارید اما میتوانید واکنش خود نسبت به این موانع و مشکلات را کنترل کنید و برخوردی عاقلانه با این موانع داشته باشید.
مردم عادی به خاطر وجود همین موانع و مشکلات آرزو میکنند که ای کاش زندگی آسانتر بود اما افراد موفق شرایط را به همین شکلی که هست میپذیرند و اگر برنامهشان جواب ندهد نقشه و طرحی جایگزین انتخاب میکنند تا با پیروی از آن در نهایت بعد از عبور از مشکلات و موانع به اهداف خود دست یابند.
هنجارهای اجتماعی برای کنترل تودهها ساخته شدهاند، نه برای کمک به آنها. واگرایی از الگوهای محبوب یکی از بزرگترین ترسهای مردم عادی است. در بیشتر موارد تنها چیزی که این افراد عادی را متوقف میکند و زمینهی شکست آنها را فراهم میکند نیاز به تأیید و تصدیق دیگران است؛ اما افراد موفق هرگز از این الگو پیروی نمیکند.
واقعیت این است که اگر دستورالعمل روشن و مشخصی برای موفقیت وجود داشت همه به سادگی آن را کپی میکردند و به تمام اهداف خود میرسیدند؛ اما در دنیای واقعی بعد از سعی و خطا و تعیین و تست قوانین میتوانید مسیر منحصر به فرد خود را بیابید. اگر مسیری پر از فراز و نشیب و سرشار از ناشناختههاست احتمالاً به نتایجی شگفتانگیز ختم خواهد شد.
همهی ما به دنبال زندگی بهتر و با کیفیتتر هستیم. خوشبختی بیشتر، آزادی بیشتر، ثروت بیشتر و استقلال مالی ۱۰۰ درصد و سلامت دائمی معروفترین اهدافی هستند که انسانها در طول زندگی به دنبال آنها هستند. هر فردی با توجه به شرایط و امکانات خود سعی میکند به قدر نیاز به هر کدام از این اهداف دست یابد.
با این حال، مردم عادی فقط رؤیاپردازی میکنند اما موفقها میدانند که تنها با تلاش و پشتکار میتوانند آیندهی بهتری داشته باشند. به همین دلیل با برداشتن گامهای کوچک شروع میکنند و به تدریج زندگی رؤیایی خود را خلق میکنند.
همهی ما گاهی دچار شک و تردید میشویم و از افکار منفی خود پیروی میکنیم. این طبیعت بشر است و عملکرد طبیعی مغز ما بدین شکل است. بیشتر مردم این افکار منفی را به عنوان حقیقت وجودی خود قبول میکنند و اجازه میدهند این افکار سمی هدایتگر آنها در مسیر زندگی باشد و به آنها دیکته کند که این کار را بکن و آن کار را نه.
در مقابل، موفقها به خوبی از قدرت فوقالعادهی افکار خود آگاهاند و به همین دلیل سعی میکنند با بهرهگیری از روشهایی مانند تکرار جملات تأکیدی مثبت و تصویرسازی ذهنی بر این افکار به گونهای تأثیر بگذارند که به نفع آنها کار کنند نه بر علیه آنها. فقط باید وجود افکار منفی را به عنوان یک حقیقت غیر قابل انکار بپذیرید، آنها را نادیده بگیرید و در عوض روی جنبههای مثبت تمرکز کنید.
آیا کسی را میشناسید که از پاداش بدش میآید؟ من هم نمیشناسم؛ اما واکنش افراد به خشنودی و ارضاء نیازها متفاوت است.
ما در دورهای زندگی میکنیم که بیشتر انسانها راحتی را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند. پس چندان جای تعجب نیست که این روزها بیشتر مردم به دنبال ارضاء فوری نیازهای خود هستند و خوشیها و لذتهای لحظهای را بهترین پاداش ممکن میدانند؛ اما افراد موفق میدانند که اگر به دنبال خشنودی و پاداش واقعی هستید باید کمی صبر کنید.
مردم عادی به پاداشهای فوری و لحظهای اعتیاد دارند. از جمله این پاداشها میتوان به پرخوری، مصرف سیگار و تنبلی اشاره کرد؛ اما موفقها از پاداش بلندمدت و به تعویق انداختن لذتهای لحظهای به عنوان نیروی محرکهای قوی برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند.
مردم عادی عاشق جمعآوری اموال مختلف هستند. هر چه بیشتر داشته باشند شادتر هستند و باور دارند هر چه اموال و داراییهای بیشتری داشته باشند آیندهای شادتر و بهتر خواهند داشت؛ اما نکتهای که این افراد معمولی به آن هیچ توجهی ندارند این است که داراییهای بیشتر مشکلات و مسئولیتهای بیشتری برایشان ایجاد خواهد که همین مسئولیتها و مسائل اضافی شاید ذهن آنها را منحرف کند و تمرکزشان را بر هم بزند.
یکی از ویژگیهای مشترک افراد موفق این است که این انسانهای باهوش برای اینکه بر روی اهداف اصلی خود تمرکز کنند و دچار مسائل فرعی و پیش پا افتاده نشوند خودشان را محدود میکنند و زیاد درگیر موضوعات کماهمیت نمیشوند. افراد موفق هزینههای غیر ضروری را کاهش میدهند، اجازه نمیدهند وقتشان بیدلیل تلف شود و از افراد و افکار منفی دوری میکنند. افراد موفق با تعیین این محدودیتهای مؤثر محیطی مثبت برای خود ایجاد میکنند و از آن برای رشد و ترقی دائمی استفاده میکنند.
نگرش شما قطعاً بر رفتار شما تأثیر خواهد داشت. یکی از عادتهای بدی که بیشتر مردم به آن مبتلا هستند این است که فقط بر روی نیمهی خالی لیوان تمرکز میکنند و همیشه و در همه حال به جنبهی منفی شرایط و رویدادها توجه میکنند.
مردم عادی همیشه دیگران را سرزنش میکنند و میگویند برای تغییر زندگی و بهتر کردن اوضاع خود فاقد کیفیات و ویژگیهای لازم هستند. به عبارت ساده معمولیها نیمهی خالی لیوان را باور کردهاند.
در مقابل افراد موفق همیشه از هر چیزی که دارند نهایت استفاده و بهرهبرداری را میکنند؛ به عبارت دیگر موفقها به نیمهی پر لیوان توجه میکنند و سعی میکنند نکات مثبت هر حادثه یا رویداد منفی را پیدا کنند.
قضاوت مردم یکی از وحشتناکترین عادتهایی است که یک فرد در قرن بیست و یکم میتواند به آن مبتلا باشد اما با این حال باز هم بیشتر افراد جامعه به صورت منظم این کار را انجام میدهند. با نگاهی کوتاه به جامعه و رفتار مردم متوجه خواهید شد که افراد معمولی و متوسط بیشتر از دیگران عادت دارند در مورد اطرافیان خود قضاوت و پیشداوری کنند. مردم عادی با قضاوت دیگران فقط وقت خود را تلف میکنند. به جای اینکه در مورد زندگی دیگران نظر دهید سعی کنید از وقت خود برای کارهای ارزشمند مثل مطالعه و تفکر استفاده کنید.
موفقها هم اهل قضاوتاند. بله درست شنیدید. آنها نیز این کار را انجام میدهند اما به گونهای متفاوت. موفقها رفتار، اعمال، نگرش و اقدامات خود را مورد قضاوت قرار میدهند. آنها از قضاوت به عنوان ابزاری مؤثر برای پیشرفت و پیشبرد اهداف شخصی خود استفاده میکنند.
بر اساس تحقیقات انجام شده یک فرد معمولی ۹ سال از عمر خود را صرف تماشای تلویزیون میکند. حقیقت این است که اخبار داغ، برنامههای تلویزیونی بحث بر انگیز و فیلمهای علمی تخیلی هیچ سودی برای ما نداشته و نخواهد داشت.
حالا سیل تبلیغاتی که بیست و چهار ساعته سعی میکنند ذهن شما را برای خرید محصولات شرکتهای مختلف برنامهریزی کنند را نیز به این برنامهها اضافه کنید. در واقع این جعبهی جادویی یکی از بزرگترین قاتلان زمانی است که در سکوت زهر خود را به بدن زندگی شما تزریق خواهد کرد.
کتابها هم طرف دیگر داستان هستند. مطالعهی کتب مختلف دید شما را وسیعتر میکند، اطلاعات ارزشمندی در اختیار شما قرار میدهد و به لحظههای عمرتان جانی تازه میبخشد. برای حل مشکلات خود میتوانید به کتابهایی که برای حل این مشکلات نوشته شدهاند مراجعه کنید. تقریباً میتوان گفت که در قرن حاضر برای تمام مشکلات انسانی کتاب تهیه و چاپ شده است و کمبود خاصی در این زمینه وجود ندارد؛ اما متأسفانه انسانها به جای اینکه با مطالعه به موفقیت خود و اجتماعشان کمک کنند ترجیح میدهند به صفحه نمایش تلویزیون خیره شوند و وقت ارزشمند خود را تلف کنند.
یکی دیگر از تفاوتهای کلیدی افراد موفق و افراد معمولی در موقع خرید و پول خرج کردن خودش را نشان میدهد. خریدهای فصلی، پیشنهادی ویژه و جوایز مختلف طوری طراحی شدهاند که افراد معمولی را تشویق به خرید چیزهایی کنند که اصلاً به آنها نیاز ندارند.
شاید در موقع خرید متوجه نشویم اما به محض اینکه به خانه بازگردیم و کمی با خود فکر کنیم متوجه خواهیم شد که چیزهای بیارزشی خریدهایم که نتیجهای جز اتلاف منابع مالی برایمان در پی نداشته است.
در مقابل موفقها همیشه پول خود را با ارزش مبادله میکنند. این ارزش همیشه به معنای خرید یک کالای فیزیکی نیست. به عنوان مثال موفقها پول خود را خرج میکنند و در ازای آن در یک دوره آموزشی ارزشمند شرکت میکنند، کسب و کاری راهاندازی میکنند و ارزشی خاص تولید میکنند و یا به مسافرت میروند و ارزشی به نام هیجان و تجدید قوا به دست میآورند.
مردم عادی همیشه خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و سرانجام عزت نفس و اعتماد به نفس خود را به کلی از دست میدهند. آنها با توجه به دست آوردهای دیگران خواستههای خود را قضاوت میکنند و بر اساس همین قضاوت غیر منطقی هدفگذاری میکنند.
اما افراد موفق همیشه تلاش میکنند در مقایسه با دیروز خود بهتر و موفقتر باشند. جالب اینکه موفقها همین آرزو را برای دیگران هم دارند.
«نه » یکی از قدرتمندترین کلماتی است که میتوانیم برای سرعت بخشیدن به روند موفقیت خود از آن استفاده کنیم. با این حال بیشتر مردم قدرت آن را نادیده میگیرند و زیاد از آن استفاده نمیکنند. آنها به هر پیشنهادی که پیش رویشان قرار گیرد بله میگویند. به همین دلیل مجبور میشوند دائماً به چیزهایی که مهم و حیاتی هستند نه بگویند.
اگر نگاه کوتاه مدت به این مطلب داشته باشیم نه گفتن کمی ترسناک است اما اگر نگاه بلندمدت داشته باشیم بهتر است به جای اینکه بعدها از بله گفتنهای مکرر پشیمان شوید همین الآن نه بگویید.
اگر همین الآن به عادتهای بد، پرخوری، سیگار کشیدن و بیتحرکی نه بگویید به سلامت خود در بلندمدت بله گفتهاید.
افراد موفق همیشه از نه گفتن به سود خود استفاده میکنند اما افراد معمولی دائماً قدرت جادویی این کلمهی دو حرفی یعنی نه را نادیده میگیرند و نهایتاً عمری را در حسرت و پشیمانی زندگی میکنند.
دیوید راکفلر، بزرگترین بیلیونر جهان، در جشن تولد 100 سالگی اش گفت و گویی با مجله فوربس انجام داده که در آن گفت و گو درس های مهم زندگی اش را که طی 100 سال زندگی به دست آورده است بیان می کند. شنیدن این تجربیات خواندنی است.
سود همیشه مهم است
چه در زندگی شخصی و چه در دنیای تجارت، همواره به دست آوردن سود و منافع است که باعث اشتغال، ثروت و قدرت بخشیدن به افراد می شود. درواقع توجه به سود است که جامعه را به جایی از رشد می رساند که هیچ سیستم اقتصادی و سیاسی دیگری نمی تواند به آن درجه از قدرت برسد، اما در کنار سود، 2 چیز دیگر است که باعث می شود هزینه سنگینی را بابت آن بپردازید. روزی یک مشاور خانواده به من گفتن طلاق گرفتن و وارد سیاست شدن 2 انتخابی است که برایت گران تمام خواهدشد. بنابراین اگر می خواهید هزینه نپردازید این 2 کار را انجام ندهید.
تا آنجایی که می توانید از محل کارتان دور شوید
من در طول زندگی ام، حدود 5 میلیون مایل مسافت هوایی را طی کردم که حدودا به اندازه 200 بار گشتن دور دنیاست. در این سفرها به 103 کشور دنیا مسافرت کردم. تا آنجا که می توانید از محل کارتان خارج شوید. من یکبار صد وعده غذایی تنها برای جور شدن یک ملاقات تجارتی صرف کردم و هزارها تماس تلفنی و قرار ملاقات با مشتریانم داشتم.
اعتماد؛ رمز موفقیت
من عقیده دارم بزرگ ترین انجمن های تجاری موفق دنیا برپایه اعتماد، درک و وفاداری پایه ریزی شده اند. این ویژگی ها دقیقا از خصوصیات یک دوستی نزدیک شخصی است.
به نظر دیگران اهمیت ندهید
بعضی افراد تا حدودی بدبین و شکاک هستند. گاهی اوقات آنها تصور می کنند که هرچیزی که شما به دست آورده اید درنتیجه اسم و رسمی است که داشته اید و اهمیتی نمی دهند که شما برای رسیدن به این مرحله از پیشرفت تلاش کرده اید. در مقابل این گروه از افراد بی توجه باشید.
تضاد جذابیت می آورد
با وجود اینکه من و همسرم از بودن کنار یکدیگر لذت می بریم اما هرکدام از ما سرگرمی ها و علایق مخصوص به خودمان را داریم که آنها را به صورت مستقل دنبال می کنیم. این راز ازدواج بلندمدت و شاد ماست. همواره برای خود سرگرمی ای داشته باشید که خود را با آن مشغول کنید.
پدرشدن زندگی را متفاوت می کند
پدرشدن چشم انداز جدیدی را در زندگی تان به وجود خواهد آورد. پدرشدن مرا با کمبودهایی که داشتم آشنا کرد. این تجربه باعث شد نسبت به خصوصیات ذاتی پدرم و محدودیت هایی که برایم می گذاشت احساس همدردی بیشتری داشته باشم و او را بهتر از گذشته درک کنم. تا آنجایی که در توانتان است بیشترین کاری که می توانید به عنوان یک پدر برعهده بگیرید را انجام دهید.
یک معلم خوب بیابید
علت اصلی علاقه وافرم به تاریخ را مدیون معلم کلاس ششم خانم «المینا لوک» هستم. درواقع او بود که گذشته را به وضوح برایم زنده کرد.
تاسف نخورید
پدربزرگ من هرگز نه نسبت به پدرم و نه نسبت به نوه هایش تاسف نخورد.
برای خودتان سرگرمی بسازید
وقتی جوان بودم فکر می کردم یک واحد در رشته زیست شناسی گذراندم که در آن به انواع سوسک ها علاقه مند شدم. از آن به بعد همیشه با خودم یک ظرف شیشه ای داشتم که سوسک های مورد علاقه ام را داخل آن قرار می دادم.
هوش قابل رشد است و کارهای زیادی برای تقویت آن میتوانید انجام دهید.
برای باهوش بودن به سه چیز نیاز دارید:
۱.آموزش دیدن برای فرایندهای فکری
۲.داشتن اطلاعات زیاد
۳.تمرکز کردن بر یک مشکل یا ایده
بعنوان مثال، توماس ادیسون به این دلیل میتوانست روی لامپ برق فکر کند که:
۱. برای اینکه یک متفکر منطقی باشد آموزش دیده بود
۲. درمورد مهندسی برق چیزهای زیادی میدانست
۳. روی حل یک مشکل تمرکز کرده بود
در زیر به اقدامات کوچکی اشاره میکنیم که اگر به صورت روزانه انجامشان دهید میتوانید بسیار باهوشتر باشید.
۱. تا ۳۰ دقیقه بعد از بیدار شدن از خواب، ۲ لیوان آب بنوشید.
بدن شما بخاطر ساعتهای متمادی خواب بودن، ۹-۶ ساعت است که آبی دریافت نکرده است. آب برای تصفیه موادزائد و توازن مایعات بدن ضروری است. نوشیدن دو لیوان بزرگ آب در ابتدای صبح، کمبود آب بدنتان را جبران خواهد کرد. تحقیقی که روی کودکان انجام گرفته بود نشان داده اس
ت که نوشیدن آب بعد از برخاستن از خواب، قدرت ذهن آنها را برای انجام تکالیف فکری بالاتر برده است.
۲. در زمان صبحانه خلاصه یک کتاب را بخوانید.
کتاب خواندن کاری فوقالعاده است اما زمان صبحانه به چیزی بسیار کوتاهتر نیاز دارد. به جای خواندن مقالات جدیدی که تاثیر چندانی بر زندگی و هوش شما ندارند، خلاصه کتابهای پرفروش جهان را مطالعه کنید.
۳. در فاصله بین خانه تا محلکار به یک کتاب صوتی گوش دهید.
حتی اگر از خانه تا محلکارتان ۱۰ دقیقه طول بکشد، باز هم میتوانید چند کتاب صوتی روی حافظه گوشی همراهتان بریزید و در این مسیرهای رفتوآمد به آن گوش دهید.
۴. در حین کار کردن چای سبز بنوشید.
برخلاف کافئین که باعث مضطرب شدن بسیاری از افراد میشود، چای سبز حاوی ال-تیانین است. این آمینواسید موجب افزایش امواج آلفای مغز میشود:
در عمل این یعنی برخلاف قهوه که اضطراب را در افراد تحریک میکند، چای سبز مرغوب تمرکزی توام با آرامش البته بدون حس خوابآلودگی در فرد ایجاد میکند. به همین دلیل است که ال-تیانین را به صورت مکمل هم برای ریلکسیشن و تقویت سلامت قلبی-عروقی عرضه میکنند.
۵. در طول روز چرت کوتاهی داشته باشید.
چرت کوتاه به مغزتان کمک میکند سرحال شود. ثابت شده است که یک چرت کوتاه در حین یادگیری سرعت یادگیری را بالا میبرد. ذهن شما ریتمی دارد که مشخص میکند چه زمان خوابآلود است و چه زمان به خواب نیاز دارد.
همانطور که میبینید بیشتر افراد وسط روز خوابآلودتر میشوند. این بهترین زمان برای یک چرت کوتاه است تا هوشیاری و کارایی برای باقی روز به شما برگردد.
۶. در طول روز قند و شکر مصرف نکنید.
درواقع اگر بتوانید مصرف آن را به طور کل قطع کنید، بهتر است. اما اگر نمیتوانید، سعی کنید در زمانهایی که به تمرکز نیاز دارید از قندیجات استفاده نکنید. بالا و سپس پایین آوردنهای قند برای عملکرد هوشمندانه مغز خوب نیست. چیزی که خیلی خوب برای آن موثر است اسیدهای چرب میباشد. سعی کنید قندیجات را با با چیزی مثل ماهی یا تخممرغ جایگزین کنید.
۷. فقط چند بار در روز به وبسایتهای اجتماعی سر بزنید.
مغز به اطلاعاتی که به آن عرضه میکنید عادت میکند. اگر آن را با اطلاعات سریع و غیرمحرک بمباران کنید، تمرکزتان از بین میرود. سعی کنید با ارائه اطلاعات محرک به مغزتان، عملکرد آن را بالا ببرید. اگر واقعاً دوست دارید به شبکههای اجتماعی سر بزنید، برای خودتان وقت گذاشته و بیشتر از یک زمان مشخص در آن سپری نکنید.
۸. به جای تماشای سریال و فیلم، بازی کنید.
تماشای تلویزیون فعالیتی منفعل است. مغز شما اطلاعات را دریافت کرده اما آنها را پردازش نمیکند. اینکار را با بازی کردن جایگزین کنید. در یک تحقیق که در سال ۲۰۱۴ انجام گرفت مشخص شد که حتی یک بازی ساده مثل سوپرماریو تاثیری قابلتوجه بر انعطافپذیری مغز دارد. یک تحقیق دیگر این این یافتهها را تایید کرده است.
۹. به جای تماشای تلویزیون، کتاب بخوانید.
درست مثل بازی کردن، بهتر است که موقع تماشای تلویزیون کتاب بخوانید زیرا فعالیت بهتری برای مغزتان است. کتاب خواندن باعث میشود مغزتان تصاویری ذهنی از چیزی که میخوانید بسازد.
۱۰. کمی برنامهریزی کامپیوتری انجام دهید.
برنامهریزی کامپیوتری روشی عالی برای تفکر منطقی است. یادگیری کدنویسی شاید سخت باشد اما وبسایتهایی هستند که این کار را به صورت رایگان آموزش میدهند. میتواند برایتان مثل حل کردن پازل باشد.
۱۱. موقع آشپزی اخبار و برنامههای علمی تماشا کنید.
زمان درست کردن شام، وقت خوبی است که از پیشرفتهای جدید تکنولوژی، آموزش و طراحی و همچنین اخبار روز آگاه شوید و اطلاعات عمومیتان را بالا ببرید.
۱۲. در طول روز چند حرکت ساده ورزشی انجام دهید.
جسم و ذهن ارتباطی قوی با هم دارند. تناسب جسمی به عملکرد بهتر مغز کمک میکند. البته لازم نیست که هر روز به باشگاه ورزشی بروید تا بتوانید از فواید آن بهرهمند شوید (که البته اگر بروید بهتر است). انجام چند حرکت ورزشی پایه در خانه یا راه رفتن یا پلهنوردی هم تاثیری عالی روی شما خواهد داشت. سعی کنید هر جند ساعت یکبار یک حرکت فیزیکی حتی بلند شدن از جایتان و کشیدن بدنتان انجام دهید.
۱۳. با کسی که از شما باهوشتر است وقت بگذرانید.
عادتها مسری هستند. این یک واقعیت علمی است که مثلاً چاقی از طریق ارتباطات اجتماعی پخش میشود. عادتها و الگوهای فکری کسانی که با آنها وقت میگذرانید به شما منتقل میشود. خودتان را در معرض کسانی قرار دهید که از شما باهوشترند تا بتوانید از آنها فایده ببرید.
۱۴. با کسانی حرف بزنید که مخالف شما هستند.
با کسانیکه با شما مخالفند، بحث دوستانه کنید. اینکار کمکتان میکند تا:
- نظرتان را اثبات کنید
- متقاعد شوید که اشتباه میکنید
در هر دو حالت، شما برنده هستید. در اولین حالت، شما با بحث منطقی فرد مقابل را متقاعد میکنید و در حالت دوم منطق اشتباهی که قبلاً داشتید، اصلاح میشود.
۱۵. برای پیادهروی به طبیعت بروید.
قدم زدن در طبیعت فواید مختلفی دارد:
- بخاطر وجود درختهای بیشتر، اکسیژن بیشتری در این مناطق وجود دارد
- ذهن انسان در طبیعت آرامش بیشتری دارد
- قدم زدن به گردش خون شما کمک میکند
قدم زدن در پارک در زمان ناهار می تواند کمکتان کند بقیه روزتان را هوشمندانهتر سپری کنید.
۱۶. همیشه یک دفترچه یادداشت همراه داشته باشید.
افراد باهوشی مثل لئوناردو داوینچی همیشه یک دفترچه یادداشت همراه خود دارند. آنها از این دفترچه برای یادداشت کردن ایدهها، طرحها و سوالاتی که به ذهنشان میرسد استفاده میکنند. شما هم یک دفترچه همراه خود داشته باشید تا هر چیز جالبی که به ذهنتان رسید را یادداشت کنید. این کار به شما کمک میکند کنجکاوی و تفکر منطقی را در خودتان پرورش دهید.
۱۷. ده دقیقه در آخر روزتان را به برنامهریزی برای روز بعد اختصاص دهید.
با برنامهریزی کردن از یک روز قبل، روزتان را با یک برنامه شروع خواهید کرد. اینکار کمکتان میکند بسیار کارآمدتر عمل کنید. خیلیها همه روز مشغله دارند اما درواقعیت کارایی چندانی ندارند. یک بخش مهم از باهوش بودن این است که بدانید کار هوشمندانه مهمتر و موثرتر از کار زیاد است.
منبع:سلامت نیوز
ین روزها بیخوابی یکی از مشکلات عمده در جوامع انسانی است. دلمشغولیهای بیش از حد انسانها، آنها را دچار کمخوابی میکند که این موضوع میتواند از نظر جسمی و روحی اثرات مخربی برای افراد در پی داشته باشد. در ادامه به بررسی سرانجام ناخوشایندی خواهیم پرداخت که در صورت مداومت در بیخوابی به سراغ افراد خواهد آمد.
امروزه در جوامع شهری بیخوابی یکی از مشکلاتی است که میتوان آن را به روشنی دید. در سال 1942 میلادی متوسط ساعت خواب هشت ساعت بود، اما هماکنون این میزان به 6.8 ساعت در هر شب رسیده است. میزان متوسط خواب ایدهآل برای هر فرد بالغ در طول 24 ساعت شبانه روز بین 7 تا 9 ساعت است.
براساس آمارهای منتشر شده، بیش از 40 درصد از آمریکایی روزانه کمتر از هفت ساعت میخوابند، بر این اساس بیش از 70 میلیون نفر از آمریکاییها دچار کمبود و اختلالات خواب هستند.
با وجود اینکه همگان از اهمیت میزان مناسب برای خوابیدن آگاه هستند، اما باز هم شاهد کم خوابی مخصوصا در میان جوانان هستیم. در جامعهی ایرانی اغلب جوانان پس از بازگشت از محل کار یا دانشگاه مشغول اموراتی نظیر تماشای انواع سریالها، فیلمهای سینمایی یا انجام بازی و وبگردی هستند، از اینرو بیخوابی در کشورمان نیز به مشکلی در میان جوانان تبدیل شده است.
در ادامه به بررسی ۲۳ خطری خواهیم پرداخت که در صورت کمخوابی ممکن است گریبانگیر افرادی شود که از این مشکل رنج میبرند.
1. کج خلقی
براساس تحقیقات انجام شده از سوی جمعی از محققان، بد خلقی از جملهی موارد مشهودی است که میتوان این موضوع را از شکایات متعدد اطرافیان افرادی که کمتر از میزان طبیعی میخوابند، مشاهده کرد. این تیم از محققان شماری از افراد کمخواب را زیر ذرهبین قرار دادهاند و به این نتیجه رسیدهاند که این افراد در برابر برخی مسائل واکنش تندتری نشان میدهند. برای مثال میتوان به ایجاد مزاحمت در زمانی اشاره کرد که این افراد مشغول کار هستند.
2. سردرد
با وجود اینکه دانشمندان در قرن اخیر به ارتباط بین کمخوابی و سردرد پی بردهاند، اما هنوز نتوانستهاند به روشنی ارتباط بین سردرد و کمخوابی را پیدا کنند. دردهای مزمنی نظیر میگرن در اثر کمخوابی شدت میگیرند. براساس تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان، 36 تا 58 درصد از افرادی که مبتلا به اختلالات تنفسی در زمان خواب هستند، با سردردهای غیرقابل وصفی در زمان بیدار شدن روبرو میشوند. دلیل این سردردها بیدار شدنهای متوالی در طول خواب است که به بیخوابی منجر میشود.
3. ناتوانایی در یادگیری
بیخوابی در میان نوجوانان و جوانان به موضوعی همهگیر تبدیل شده است. مطالعات دانشمندان حکایت از این دارد که تعویض ساعت آغاز به کار مدارس راهنمایی از ساعت 7:30 به 8:30 منجر به بالا رفتن نمرهی دانش آموزان در شماری از درسها شده است. بر این اساس، نمرهی دانش آموزان در درسی نظیر ریاضی و قرائت به ترتیب ۲ و ۱ امتیاز افزایش یافته است.
بیخوابی در حافظهی کوتاه مدت نیز بی تاثیر نیست. با توجه به اینکه حافظهی کوتاه مدت بخش مهمی از چرخهی یادگیری است، از اینرو بیخوابی میتواند تاثیر شگرفی روی توانایی افراد برای به یاد آوردن کلماتی داشته باشد که روز پیش آنها را به حافظهی خود سپردهاند. در یک مطالعهی دیگر دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که در صورت تمایل به یادگیری و مطالعهی یک موضوع برای اولین بار و تکرار آن، بیخوابی میتواند تاثیر منفی داشته باشد. این تاثیر منفی حتی پس از به خواب رفتن بعد از یادگیری نیز از بین نمیرود.
4. افزایش وزن
افرادی که دچار اختلالات خواب هستند و به میزان کافی نمیخوابند، دچار اختلالات هورمونی شده و در نتیجه اشتهای بیشتری برای خوردن غذاها با کالری بالا دارند که این موضوع بسیار خطرناک است. هرچند در زمان بیدار بودن میتوان کالری بیشتری را سوزاند، اما این میزان کالری سوخته شده در برابر حجم بیشتری از کالریها که پس از خوردن غذا وارد بدن میشود، تاثیری ندارد.
5. کاهش بینایی
کم خوابی میتوان مشکلاتی را در بینایی افراد ایجاد کند که از جملهی آن میتوان به ایجاد دید تونلی، دو بینی و تار شدن بینایی اشاره کرد. میزان بیخوابی رابطهی مستقیمی با اختلالات بینایی دارد، بطوریکه هر چه میزان بیخوابی بیشتر باشد، احتمال ایجاد اختلالات بیشتر شده و در نتیجه مشکلات زیادی نیز برای فرد مورد نظر پیش میآید. همچنین امکان ایجاد توهم آشکار نیز در افراد کم خواب وجود دارد.
6. بیماری قلبی
دانشمندان با انجام تحقیقاتی به این نتیجه رسیدهاند که با بیدار ماندن افراد برای بیش از 88 ساعت، فشار خون افزایش مییابد. براساس یافتههای محققان، افرادی که در هر شبانه روز تنها 4 ساعت میخوابند در مقایسه با افرادی که 8 ساعت میخوابند، ضربان قلب بالاتری دارند. غلظت پروتئین واکنشی نوع C که یکی از علامتهای ابتلا به بیماریهای قلبی است در افرادی که کمخواب هستند، بیش از سایرین به چشم میخورد.
7. کند شدن
عکسالعمل و به بیان بهتر سرعت عمل افراد در اثر بیخوابی تحت تاثیر قرار میگیرد. دانشمندان برای اثبات ادعای خود، آزمایشهایی را انجام دادهاند. محققان دو گروه از دانشجویان را مورد آزمایش قرار دادهاند، بطوریکه تستهایی را در رابطه با تصمیمگیری سریع به عمل آوردهاند، با این تفاوت که یکی از دو گروه در میان تست خوابیدهاند، ولی گروه دیگر چنین اجازهای نداشتهاند. نتیجهی تست گویای این موضوع است که افرادی که خوابیدهاند، به شکل بهتری به سوالات پاسخ دادهاند. این تست در مورد ورزشکاران نیز انجام شده است.
8. آسیبپذیری در مقابل بیماریها
سازمان دفاعی بدن، وظیفهی مبارزه با انواع باکتریها و به بیان بهتر میکروارگانیسمها را دارا است، بطوریکه حتی در صورت زخمی شدن نقطهای از بدن و ایجاد زخم، سیستم دفاعی قادر است از نفوذ میکروبها به بدن از ناحیهی آسیب دیده و ایجاد عفونت جلوگیری کند. حال در صورت بیخوابی حتی برای یک شب، سیستم دفاعی بدن به اندازهای ضعیف میشود که تا حدودی قدرت آن برای مبارزه با میکرو ارگانیسمها از بین میرود.
9. ادرار بیش از حد معمول
زمانی که انسان به خواب میرود، سیستم تولید ادرار در بدن فرآیند آرامتری را در پیش میگیرد و از اینرو است که اغلب افراد در زمان خواب نیازی به استفاده از سرویسهای بهداشتی ندارند. اما زمانی که فردی در طول شب بیدار میماند، خبری از فرآیند آرام تولید ادرار نیست. دانشمندان چنین وضعیتی را تولید بیش از حد ادرار شبانه مینامند. این موضوع عاملی برای شب ادراری در برخی کودکان و حتی بزرگسالان است، چراکه فرآیند تولید ادرار در این افراد با وجود به خواب رفتن به حالت معمول به فعالیت ادامه میدهد.
10. حواس پرتی
انجام اموراتی نظیر مطالعه یا گوش دادن به توضیحات استاد در کلاس درس که نیازمند تمرکز است، به خواب فرد بستگی مستقیمی دارد. دانشمندان روی این موضوع تاکید دارند که در صورت بیخوابی، افراد باید در انتظار مشکلاتی نظیر نبود تمرکز و حواسپرتی باشند. در صورت بیخوابی، فرد در کسری از ثانیه به حالتی وارد میشود که نمیتوان آن را خواب یا بیدار عنوان کرد.
11. تولید نشدن واکسن و بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماری
محرکهای موجود در بدن، آنتی بادیهایی را برای مبارزه با ویروسهای خاصی تولید میکنند. همانطور که اشاره کردیم زمانی که فرد به اندازهی کافی نمیخوابد، سیستم دفاعی بدن دچار مشکل شده و در نتیجه نمیتواند به خوبی کار کند. در یک تحقیق که در همین راستا انجام شده، به 19 تن از داوطلبان واکسن هپاتیت تزریق شد. ده تن از این افراد در طول شبانه روز هشت ساعت میخوابیدند، اما باقی افراد شرکت کننده در این آزمایش شبها بیدار میماندند. پس از گذشت چهار هفته، میزان آنتی بادی ساخته شده در بدن افرادی که در طول شبانه روز 8 ساعت خوابیده بودند، دو برابر افرادی بود که بیدار مانده بودند.
البته تحقیقات دیگری نیز در این خصوص انجام شده که از جملهی آن میتوان به تاثیر بیخوابی روی واکسن آنفولانزا اشاره کرد. در این تحقیق مشاهده شد که بیخوابی تاثیری در روند ایجاد آنتی بادی ندارد و از اینرو دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که بیخوابی فقط میتواند در مورد بیماریهای خاصی چنین تاثیری داشته باشد.
12. اختلال در تکلم
بیخوابی تاثیر شگرفی روی نحوهی حرف زدن افراد دارد، بطوریکه در طول یک آزمایش، افرادی که برای 36 ساعت بیدار نگه داشته شدهاند، بصورت متمادی از واژههای تکراری و جملات کلیشهای استفاده کردهاند. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که این افراد با تن صدای ثابت و بصورت بسیار آرام و تقریبا نامفهوم کلمات را ادا میکردند. افرادی که از کمخوابی رنج میبرند، توانایی بیان تفکرات خود در قالب جملات را نداشته و نمیتوانند آنچه را که در ذهن دارند، به درستی انتقال دهند.
13. سرماخوردگی
اگر شما نیز جزو افرادی هستید که در اغلب روزها احساس سرما کرده و دوست دارید تا کنج گرمی را برای رسیدن به آرامش پیدا کنید، شاید به اندازهی کافی نمیخوابید. آزمایشهای صورت گرفته نیز این موضوع را اثبات کرده است. محققان 153 داوطلب را پس از دو هفته در معرض سرمای یکسانی قرار دادهاند. براساس اطلاعات ارائه شده از بین این 153 نفر افرادی که در دو هفتهی گذشته در هر روز کمتر از 7 ساعت خوابیدهاند، سه برابر بیش از سایر افراد که بیش از 8 ساعت خوابیدهاند، در معرض سرماخوردگی قرار دارند. کیفیت خواب را نیز در این بین میتوان موثر خواند. یافتههای محققان نشان میدهد افرادی که 92 درصد از زمان در رختخواب بودن را میخوابند، 5.5 برابر بیش از افرادی که 98 تا 100 درصد از این زمان را میخوابند، احتمال سرماخوردگی دارند.
14. مشکلات سیستم گوارشی
از هر 250 آمریکایی یک نفر به بیماری التهاب روده مبتلا است و اختلالات خواب نیز علائم این بیماری را افزایش میدهد. در صورتی که کمخوابی بصورت مداوم تکرار شود، سندروم التهاب روده شدیدتر میشود، بطوریکه 10 تا 15 درصد از آمریکایی به علت بیخوابی با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند. همچنین باید به این نکته اشاره کرد افرادی که از بیماری کرون رنج میبرند، در صورت بیخوابی دو برابر سایر افراد در معرض خطر عود کردن این سندروم در مقایسه با افراد عادی قرار دارند.
15. تصادفات رانندگی
رانندگی در حالت خواب آلودگی به اندازهی رانندگی در زمان استفاده از مشروبات الکلی خطرناک است و از اینرو توصیه میشود رانندگان در صورت بیخوابی اقدام به رانندگی نکنند. خوابیدن در هنگام رانندگی به دلیل خیرگی و ثابت بودن وضعیت راننده امری معمول است که این موضوع خطر تصادف را افزایش میدهد. براساس تحقیقات انجام شده، خلبانان، رانندگان کامیون، پزشکهای شیفت و افرادی که باید شبها بیدار بمانند، بیش از سایرین در خطر خواب در زمان رانندگی قرار دارند که این موضوع شانس تصادف را بالا میبرد.
16. درد
افرادی که از مشکلاتی نظیر دردهای مزمن رنج میبرند، معمولا نمیتوانند به میزان کافی بخوابند، چراکه درد نقطهای از بدن در زمان خواب وی را بیدار میکند. اخیرا محققان به این نتیجه رسیدهاند که بیخوابی میتواند باعث افزایش درد در افراد شود. تحقیقات نشان میدهد که در صورت بیدار ماندن، مقاومت فرد در برابر دردهای ایجاد شده کمتر شده و در نتیجه فرد مورد نظر کمتر از پیش قادر است تا محرکهای درد را تحمل کند.
17. دیابت
بیدار ماندن در ساعاتی که بدن براساس ساز و کارش برای خوابیدن و کاهش متابولیسم آماده میشود، در صورت استمرار میتواند منجر به ایجاد مقاومت در برابر انسولین و در نتیجه مبتلا شدن به بیماری دیابت نوع دوم شود. براساس تحقیقات انجام شده روی نوجوانان، مشخص شده که تغییرات برای بالا بردن میزان خواب افراد خطر ابتلا به بیماری دیابت را کاهش میدهد. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که با وجود رعایت رژیم غذایی، در صورت مداومت در کمخوابی خطر ابتلا به بیماری دیابت افزایش پیدا میکند.
18. به هم ریختگی
در صورتی که دقت کرده باشید، افرادی که دچار بی خوابی هستند، در شرایط آرمانی خود به سر نمیبرند. تحقیقات صورت گرفته حاکی از این موضوع است، جراحانی که کمتر از سایرین میخوابند، 20 تا 32 درصد بیشتر دچار اشتباه میشوند. همچنین ورزشکارانی که عملکرد آنها رابطهی مستقیمی با تمرکز دارند، در صورت بیخوابی نمیتوانند نتیجهی لازم را دریافت کنند.
19. سرطان
محققان هنور در ابتدای راه تحقیقات برای یافتن رابطه بین کم خوابی و سرطان هستند. با توجه به اینکه بیخوابی منجر به ضعف سیستم ایمنی بدن شده و بدن را برابر ابتلا به بیماریها قرار میدهد، میتوان انتظار داشت که شانس ابتلا به انوع سرطانها نیز با استمرار بی خوابی افزایش یابد. تحقیقات اولیه دانشمندان نیز با تایید این موضوع، خطر ابتلا به سرطانهایی نظیر پستان و سرطان رودهی بزرگ را در افرادی که دچار اختلالات خواب هستند، بالا عنوان کردهاند.
20. مشکلات حافظه
اختلال خواب در افراد سالخورده میتواند ساختار حافظه بلند مدت را در این افراد تغییر دهد. همچنین مشکلاتی نیز در حافظهی مرتبط با خواب در جوانان رویت شده که دچار کمبود خواب هستند. تحقیقات صورت گرفته در سال 1924 نشان از این دارد، افرادی که بیشتر میخوابند، دچار فراموشی کمتری شده و حافظهی آنها بهتر عمل میکند. کم خوابی نشانههای آلزایمر را در افراد تقویت میکند.
21. اختلالات ژنتیکی
براساس تحقیق جامعی که در سال 2013 میلادی برای سنجش تاثیر میزان خواب روی افراد انجام گرفت، تمام جنبههای منفی بی خوابی بر سلامتی انسانها مشخص شد. براساس یافتهی دانشمندان کمخوابی باعث اختلال در عملکرد ژنهای بدن انسان میشود. براساس تحقیقات صورت گرفته، در حالی که فردی در طول یک هفته هر شب کمتر از 6 ساعت بخوابد، عملکرد بیش از 700 ژن مختل میشود. از جملهی ژنهای مورد نظر میتوان به مواردی اشاره کرد که رابطهی مستقیم با سیستم حفاظتی بدن دارند.
برخی از ژنها براساس الگوی شبانهروز فعالیت میکنند که در صورت به هم خوردن الگوی خواب فرد، این ژنها نمیتوانند براساس الگوی معمول فعالیت کرده و در نتیجه ساز و کار فعالیت این جز از بدن دچار بی نظمی میشود.
21. ناخشنودی و افسردگی
دانیل کانمان، روانشانسی است که جایزهی نوبل را در زمینهی روانشناسی از آن خود کرده است. وی با انجام تحقیقی، از 909 نفر از زنانی که کار میکنند، خواسته تا جزئیات مربوط به حالات روانی و احساسات خود را بصورت روزانه ثبت کنند. هرچند اختلاف در درآمد این خانمها کمی در روحیهی این افراد تاثیرگذار است، اما کم خوابی را باید یکی از دو عامل تاثیرگذاری خواند که بیشترین اثر را در افسردگی و ناخشنودی افراد دارند.
22. مرگ
بسیاری از بیماریها ریشه در کمخوابی و کاهش تعداد ساعات خواب دارند. اما افرادی که روزانه کمتر از 7 تا 8 ساعت بخوابند، دچار مرگ زودرس خواهند شد. به بیان بهتر خوابیدن کمتر از میزان توصیه شده شانس مرگ را در سنین پایینتر افزایش میدهد.
برس لی یک اسطوره بود. او یک هنرمند رزمیکار، یک فیلسوف، یک هنرپیشه و فیلمساز بود. کسی که الهامبخش میلیونها انسان در زندگی بود.
او یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان کل دوران بود و هنوز همچنان یک نماد فرهنگی باقی مانده است. مجله تایم او را یکی از تاثیرگذارترین انسانها در قرن بیستم معرفی کرد.
سخنان برس لی نه تنها الهامبخش است، بلکه اندیشناک و اثرگذار است. سخنان او دارای آموزههای مهمی در طول زندگی است.
در اینجا ۷ درس موفقیت در زندگی را از سخنان این اژدهای شرقی فرا میگیریم:
جنگجوی موفق یک شخص معمولی ولی با تمرکزی مانند نور لیزر است.
Bruse Lee
اگر بدنبال موفقیت هستید، هنگام انجام وظایفتان تمرکز داشته باشید. محیطی عاری از مزاحمت برای کار کردن فراهم کنید. اگر میدانید که گوشی هوشمند شما باعث حواسپرتی میشود، پس هنگام کار آن را در اطاق دیگری بگذارید.
نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم که همهمان به طریقی حواسپرتی و افکار مغشوش داریم، ولی راههای برای حذف آنها وجود دارد. راههایی برای کمک به خودتان در جهت داشتن تمرکز و عادت به آن بیابید. جدول زمانبندی برای خودتان تهیه کنید و زمانهایی برای خلوت کردن و قطع هرگونه تماس با دنیای بیرون در نظر بگیرید و سپس بر روی مهمترین وظایفی که در دست دارید تمرکز کنید.
اگر زندگیتان را دوست دارید پس وقتتان را هدر ندهید. زمان به عقب برنمیگردد.
Bruse Lee
به زمانهای گذشته برگردید، وقتتان را چگونه صرف کردید؟ کارهایی که لازم بود را انجام دادید، کارهایی که برای خودتان و دیگران ارزشمند بود را انجام دادید یا اکثرا در حال وقتگذرانی بودید؟
مطمئناً برای همه واضح است که ما فقط یکبار زندگی میکنیم، اما چند درصد از ماها واقعاً از وقتمان هوشمندانه استفاده میکنیم؟ به این موضوع خوب فکر کنید، شما که نمیخواهید باقی عمرتان را به دفع الوقت و کارهای بیهدف و بیمعنی بگذرانید، درسته؟ از همین امروز شروع کنید، بهترین استفاده را از وقتتان ببرید. طوری زندگی کنید که انگار آخرین روز زندگیتان است. شاید این حرف کلیشهای به نظر برسد، ولی حقیقت است.
علم برای شما قدرت میآورد، ولی شخصیت برای شما احترام میآورد.
Bruse Lee
همهمان از قدرت علم آگاه هستیم، همانطور که عاقلی گفت:"علم، قدرت است." اما ما اغلب فراموش میکنیم که شخصیت، گاهی اوقات از علم هم مهمتر است.
آیا آدمهای مغرور را دوست دارید یا آدمهای خوشقلب را ترجیح میدهید؟ پاسخ روشن است. وقتیکه بخواهید احترام دیگران را جلب کنید این موضوع اصلاً مهم نیست که چقدر باهوش و زرنگ و دانا هستید. اینجا فقط شخصیت شماست که به حساب میآید.
هدف چیزی نیست که همیشه باید به آن برسیم، هدف اغلب برای نشانهروی بکار گرفته میشود
Bruse Lee
یک هدف در واقع نشانهایست که به سمت آن نشانهروی میکنیم. هدف به ما انگیزه میدهد. با داشتن هدف در واقع مسیر واضح و روشنی برای خودمان ترسیم میکنیم و به آن نشانه میگیریم و به سمت آن کار و حرکت میکنیم. هدف تعریفکننده مقصد نهایی ماست.
اما نکته اصلی در اینجا این است که اهداف همیشه چیزی نیستند که باید به آن برسیم. پس مشکلی نیست که نتوانیم در زمان مشخص شده به هدفمان برسیم. مشکلی نیست اگر گاهی اوقات شکست بخوریم، ولی نباید هیچوقت تسلیم بشویم. گاهی وقتها فقط باید ایمان داشته باشیم. پس به سمت هدفتان نشانهگیری کنید در همان جهت کار و تلاش کنید تا وقتیکه به آن برسید.
حتی اگر با کار و کوشش فراوان هم به هدفتان نرسیدید مشکلی نیست، چون حتماً در این مسیر به چیزهای باارزشی دست یافتید. اگر هیچوقت تلاش نکنید، آنگاه شانس شما برای رسیدن به همین چیزها هم صفر است.
اشتباهات همواره قابل بخشودن هستند اگر شجاعت پذیرفتن آن را داشته باشیم.
Bruse Lee
روزی معلمی از شاگردانش پرسید، آیا پذیرش اشتباهات شرمآور است؟ هشت نفر از ده تای آنها گفتند "خیر" دو دانشآموز دیگر کسانی بودند که خانوادهاش فکر میکردند پذیرش اشتباهات چیز شرمآوری ست.
محیطی که در آن پرورش مییابیم شکلدهنده افکار و رفتار ماست. شاید کسانی اشتباه را چیز بدی پیش خودشان تصور کنند. آنها فکر میکنند پذیرفتن اشتباه کار شرمآوری برایشان است. این موضوع نمیتواند حقیقت را معکوس جلوه دهد.
اشتباه کردن در خلال زندگی هیچ اشکالی ندارد. مهمترین بخش قضیه این است که چگونه به آن روبرو میشویم. آیا آن را میپذیریم و اعتراف میکنیم و در نهایت از آن درس میگیریم؟ یا ترجیح میدهیم در مورد آن صحبتی نکنیم و تظاهر کنیم اتفاقی نیفتاده؟ بدترین اشتباهی که ممکن است بکنید این است که اشتباهتان را نپذیرید.
اگر بیش از اندازه لازم روی چیزی فکر کنید، هرگز آن را انجام نخواهید داد.
Bruse Lee
بیایید با این واقعیت روبرو شویم، قبل از اینکه بخواهیم کار جدیدی شروع کنیم، و لازم باشد از کنج خلوت خودمان بیرون بیاییم، مدت زمان طولانی مینشینیم و در این باره فکر میکنیم. و در نهایت، هیچ کاری نکردیم بجز فکر کردن.
این موضوع مخصوصاً در مورد کسانی که در مورد شروع یک کسبوکار جدید فکر میکنند صدق میکند یا کسانی که ایدههای نامتعارف و دیوانهکننده دارند. آنها تمایل دارند به دقت در مورد طرحشان و ریسکهای آن فکر کنند و اگرهای زیادی به ذهنشان خطور میکند. "اگر این ایده خوب عمل نکند چطور میشه؟"
"من نمیخام این کار رو بکنم ..." این جمله را به خودتان میگویید و در نهایت تصمیم میگیرید تسلیم شوید. شما قبل از حتی یک گام به جلو تسلیم میشوید.
فقط انجامش بده! این چیزیست که به آن نیاز دارید – عمل کنید. بله، درست است که قبل از هر کاری باید به آن فکر کنید. اما هر چه وقت بیشتری برای فکر کردن صرف کنید، احتمال انجام دادنش کمتر میشود. فکر کنید ولی نه بیش از حد. زیاد درگیر آنالیز پانالیز نشوید!
یک عصبانیت سریع، خیلی سریع از شما یک احمق میسازد.
Bruse Lee
چند بار در گذشته عصبانی شدید؟ حدس میزنم به دفعات بیشمار؟ و بعدش چی شد؟ آیا چیزی که از آن عصبانی شدید، بهتر شد، یا بدتر شد؟ قبول کنید، عصبانیت سریع تقریباً همیشه اوضاع را بدتر میکند.
همهمان این تجربه را داشتیم. همهمان میدانیم که خشمگین شدن برایمان مضر است. میخواهیم این رفتار سوء را نداشته باشیم ولی کنترل داشتن بر خشم خود کار آسانی نیست. در هر صورت ما همه انسان هستیم.
بنابراین برای کنترل بر خشم خود چه کاری میتوانید انجام دهید؟ خوب، کارهای زیادی میتوانید بکنید، اما بهترین توصیه این است که نفس عمیقی بکشید و به آن فکر کنید. هنگام عصبانیت به اکسیژن نیاز دارید. بخاطر داشته باشید، همیشه خشمتان را اسیر کنید قبل از اینکه اسیر خشمتان شوید.
خوب نگاه کنید چند مربع در تصویر بالا میبینید؟
توضیح: رنگ طوسی، به عنوان زمینه طرح استفاده شده است. برای یافتن جواب، فقط خطوط سیاهرنگ را مدنظر قرار دهید.
تا قبل از اینکه از تعداد مربع ها مطمعا نشدید پایین نروید و جواب را نبینید!
پاسخ معما:
نکته مهم این است که رسیدن به پاسخ، به جای سرعتعمل، نیازمند دقت و تیزبینی است. پاسخ معما در تصویر زیر نمایش داده شده است:
آیا شما هم زوج های خوشبختی در اطرافتان دارید که همیشه انگار تازه با هم آشنا شده اند و به نظر می رسد که از هر لحظه با هم بودن لذت می برند؟ چه طور ممکن است بعد از این همه مدت با هم زندگی کردن و این همه فشار و استرسی که زندگی روزمره و مسائل خانوادگی به انسان وارد می کنند آنها همچنان بتوانند رابطه خود را به خوبی روزهای اول حفظ کنند؟ در اینجا ده عادت زوج های خوشبخت به شما معرفی شده اند.
تصمیماتی که در دهه 30 زندگی می گیرید می تواند اثرات بلند مدتی بر زندگی شما بگذارند. ممکن است فرصت هایی را از دست بدهید که هیچ گاه در زندگی به دست نمی آیند. به همین دلیل ما در اینجا بزرگ ترین اشتباهاتی را که افراد در این دوره از زندگی خود مرتکب می شوند، برایتان آورده ایم.
اولین اشتباه دهه 30 زندگی : آرزوهای شغلی تان را نادیده می گیرید
افراد در دهه 20 زندگی خود معمولا شغل هایی را انتخاب می کنند که علاقه ای به آنها ندارند، اما پیش از آن که بفهمند، می بینند در دام آن گیر افتادند. اگر می خواهید در زمینه مورد علاقه خود کار کنید، این را بدانید که هر چه سن و مسئولیت شما بیشتر شود، ایجاد تغییرات زندگی نیز سخت تر خواهد شد.
دومین اشتباه دهه 30 زندگی : به کار خود بیش از خانواده و دوستان اهمیت می دهید
خود را وقف کار نکنید. از لحظات خوب تان خاطره بسازید. هر چه سن تان بالاتر رود، برقراری ارتباط های عمیق با دیگران برایتان سخت تر خواهد شد.
سومین اشتباه دهه 30 زندگی : عوامل منفی را از خود دور نمی کنید
برخی فکر می کنند ریسک کردن و گرفتن تصمیمات جسورانه، متعلق به دهه 20 زندگی است. اما بدانید که سن، بهانه خوبی برای ادامه ارتباطات، دوستی یا شغلی که تمام اشتیاق و انرژی شما را می گیرد، نیست.
«نه» گفتن به دیگران، کارها و تعهداتی را که با ارزش های زندگی شما جور در نمی آید، بیاموزید.
چهارمین اشتاه دهه 30 زندگی : رشد و پیشرفت را متوقف می کنید
حتی اگر شما فردی هستید که دهه بیست زندگی تان را به کسب علم و مهارت های لازم پرداخته اید، صدمه بزرگی به خودتان می زنید اگر یادگیری و دنبال کردن علاقمندی هایتان را متوقف کنید.
در گیری مردم در دهه 30 زندگی شان آنقدر زیاد است که دیگر نگران رشد فردی خود نیستند. اما اگر شما به یادگیری و رشد ذهنی خود ادامه دهید و مراقب سلامت جسمی و روحی خود باشید، در دهه 40 زندگی تان به موفقیت های زیادی نسبت به دیگران خواهید رسید.
پنجمین اشتباه دهه 30 زندگی : به سلامت خود اهمیت نمی دهید
کار کردن می تواند بر سلامت افراد لطمه وارد کند. بنابراین سلامت خود را در اولویت تمام کارها قرار دهید. طوری نباشد که دهه 30 زندگی تان مدام احساس خستگی و کسالت کنید. ورزش را به فعالیت روزانه خود بیافزایید و از تحرکی که بر زیبای شما تاثیر مثبتی خواهد داشت، لذت ببرید.
ششمین اشتباه دهه 30 زندگی : از بچه دار شدن خودداری می کنید
افراد زیادی به دلیل از دست ندادن فرصت های شغلی، بچه دار شدن را به تعویق می اندازند و سالها بعد، در دهه 40 زندگی شان در می یابند که برای بچه دار شدن بسیار دیر است. بنابراین اگه قصد بارداری دارید، قبل از آن که دیر شود، اقدام کنید.
هفتمین اشتباه دهه 30 زندگی : زمان کافی برای خانواده خود نمی گذراید
جیمز آلتوچر 43 ساله، در وبلاگ خود نوشته است: «زمانی که 34 سالم بود، روزی پدرم با من تماس گرفت اما من به دلیل جلسه ای که داشتم، تماس او را قطع کردم و پس از اتمام جلسه هم با او تماس نگرفتم. چند ماه بعد او بر اثر سکته از دنیا رفت. حال من عذاب وجدان شدیدی دارم.»
هر چه سن شما بیشتر شود، والدین شما نیز مسن تر خواهند شد. بنابراین فرصت بودن با آنها را از دست ندهید.
هشتمین اشتباه دهه 30 زندگی : برای آینده پس انداز مالی نمی کنید
ممکن است تصمیم بگیرید تمام پول خود را صرف شروع کاری جدید کنید، اما به تمام جوانب آن خوب بیاندیشید. اگر در این کار شکست بخورید، چه اتفاقی می افتد؟
شما باید برای دوران بازنشستگی خود، پس انداز مالی داشته باشید و این کار با افزایش سن، سخت تر می شود. بنابراین هر چه زودتر اقدام به این کار کنید، بهتر است.
نهمین اشتباه دهه 30 زندگی : به خوشگذرانی خود اهمیت نمی دهید
سی سالگی به معنی اتمام لذت و خوشگذرانی نیست. اگر تمام وقت خود را صرف کار و جمع آوری پول کنید، درست آن هنگام که از کار فارغ می شوید، می بینید که نیمی از عمرتان گذشته است و دیگر توانایی کافی برای هیچ تفریحی نخواهید داشت.
با دوستان تان قرار بگذارید، با خانواده خود به مسافرت و کنسرت بروید. یادتان باشد اگر پولی که به دست می آورید شادی آور نباشد، شما هیچوقت خوشبخت نخواهید بود.
مجله ایده آل