بلاگ نقره ای

موضوعات علمی، هنری، فرهنگی، سرگرمی و تفریحی

بلاگ نقره ای

موضوعات علمی، هنری، فرهنگی، سرگرمی و تفریحی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روان شناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خبرگزاری ایسنا: یک روانشناس تخصصی کودک و نوجوان ضمن بیان اینکه هنوز علت دقیق افسردگی در فصول سرد از نگاه روانپزشکان مشخص نشده است گفت: اما به نظر می‌رسد تأثیر عرض جغرافیایی بر اختلالات خلقی به واسطه تغییرات دسترسی به نور خورشید به طور چشمگیری در بروز این امر موثر باشد.

دکتر گوهریسنا انزانی-رئیس کلینیک تنفس دوباره در گفت‌وگویی با بیان اینکه علائم افسردگی از اواسط فصل پاییز تا اواسط زمستان در افراد بروز می‌یابد، خاطرنشان کرد:

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

خبرآنلاین: طبق تحقیقات جدید دکتر کریستین تمپلین،رئیس مرکز قلب دانشگاه علوم پزشکی زوریخ، حوادث استرس‌زای زندگی اثر منفی مستقیمی روی قلب می‌گذارد و خطر مرگ‌ومیر زودرس در میان افراد مبتلابه سندرم قلب شکسته بیشتر است.

ارتباط میان افسردگی و بیماری‌های قلبی عروقی موضوع تازه‌ای نیست اما محققان گذرگاه‌های بیوشیمیایی را یافته‌اند که در آن استرس نقشه واسطه‌ای مهمی را بازی می‌کند.

یکی از رویدادهای ناگوار قلبی عروقی که می‌تواند ناشی از استرس شدید شود،سندرم قلب شکسته است که به‌عنوان بیماری نادر،علائم حمله قلبی را شبیه‌سازی می‌کند. این سندرم در زنان بیشتر از مردان اثرگذار است.

افراد مبتلابه این سندرم (takotsubo cardiomyopathy) با استرس شدید، درد ناگهانی قفسه سینه گرفته و نفسشان ضعیف می‌شود. البته این سندرم باعث گرفتگی و مسدود شدن رگ نمی‌شود، بلکه بخشی از قلب به‌درستی خون را پمپاژ نمی‌کند. برخی محققان معتقدند هورمون ناشی از استرس در پاسخ به احساسات شدید، مانند عصبانیت، خشم یا تعجب تولید می‌شود.

سندرم قلب شکسته می‌تواند مرگبار باشد اما اغلب بیماران با استراحت در عرض چند روز به حالت عادی بازمی‌گردند. درهرحال یک نفر از 10 نفری که دچار شوک کاردیوژنیک می‌شوند به این دلیل است که خون کافی به بقیه بدن ارسال نمی‌شود.

یافته‌های دکتر تمپلین، بر اساس مقایسه دیتای جمع‌آوری‌شده از 198 مبتلابه سندرم با شوک قلبی با 1880 نفرمبتلابه سندرم بدون شوک و از روی International Takotsubo Registry به‌دست‌آمده است.

متوسط سن گروه اول 63.4 سال و متوسط سن دسته دوم 67.2 سال بود و آن‌ها به این نتیجه رسیدند که میزان استرس در گروه اول دو برابر گروه دوم بوده است.

یک حادثه استرس‌زا می‌تواند منجر به حمله آسمی شده و یا نیاز به جراحی را ضروری می‌سازد. همچنین افراد مبتلابه سندرم همراه با شوک یا در بیمارستان فوت کردند(23 درصد) با در 5 سال بعد بر اثر بیماری جان خود را از دست دادند. تنها 2 درصد از افراد گروم دوم بعداً فوت شدند.

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

روزنامه همشهری - یکتا فراهانی: در زندگی هر یک از ما موضوعات ناخواسته زیادی می‌توانند اتفاق بیفتند. اما بدترین چیز آن است که خود ما از قبل به استقبالشان رفته و بارها و بارها در ذهن‌مان با آنها کلنجار برویم: «اگر شرکتی که در آن کار می‌کنم تعدیل نیرو کند چه کار کنم؟»، «اگر به بیماری واگیردار لاعلاجی مبتلا شوم چه می‌شود؟»، «اگر هواپیمایی که با آن سفر می‌کنم سقوط کند چه؟ یا اینکه در خیابان تصادف کنم و...»

شاید شما هم جزو افرادی باشید که در ذهن‌تان بارها و بارها با اینگونه افکار کلنجار رفته‌اید، ولی این واقعیت را بپذیرید که بسیاری از چیزهایی که نگران‌شان هستیم شاید هیچ‌گاه اتفاق نیفتند و قرار نیست برای چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده‌اند از قبل نگران و مضطرب شویم. برای اینکه «اگرچه»‌های ذهن مان کمتر شود چه کار‌هایی می‌توانیم انجام دهیم و ریشه این همه نگرانی و ترس در وجود ما چیست؟» در این خصوص با یدالله دمیرچی، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه علم و فرهنگ گفت‌وگو کرده‌ایم.

نگرش‌هایی که باید پرورش یابند

نگرش‌های ایستا

به‌طور کلی نگرش افراد، تعیین‌کننده نوع نگاه آنها به زندگی است. بعضی‌ها دائم نگران آینده هستند و فکر می‌کنند مبادا در آینده اتفاقات بدی در انتظارشان باشد و همیشه می‌ترسند که چگونه با آنها مواجه شوند. در وجود این افراد معمولا ترس‌های گوناگونی وجود دارد که نکند چیزهای باارزشی را که دارند از دست بدهند. در واقع جملاتی با مضمون «اگر..آنگاه..» دائم در فکر‌شان جریان دارد؛ مثل اینکه: «اگر شغلم را از دست دهم چه کار باید بکنم ؟اگر پوستم خراب شود و احساس پیری کنم چه به سر من می‌آید؟ اگر همسرم دیگر دوستم نداشته باشد، چه کار کنم و....»

نگرش و تفکر عده‌ای دیگر از افراد بر پایه «ای کاش» و در واقع رو به گذشته است؛ «‌ای کاش این کار را نمی‌کردم، ‌ای کاش چنین تصمیمی نمی‌گرفتم، ‌ای کاش زودتر از خانه بیرن رفته بودم و....» ذهن بعضی دیگر از افراد هم بر مبنای «باید» و «نباید»‌هاست؛ باید این کار را انجام می‌دادم، باید کمتر غذا بخورم، باید بیشتر ورزش کنم و....

تفکر این افراد هم رو به آینده و هم رو به گذشته است و در نهایت تفکر همه این افراد نیز ریشه اضطرابی دارد؛ یعنی نگرانند مبادا مشکلات خاصی در انتظارشان باشد یا نگران هستند که چرا نتوانسته‌اند گذشته خوبی داشته باشند. به این نوع نگرش‌ها نگرش‌های «ایستا » گفته می‌شود؛ یعنی پویایی خاصی در آنها وجود ندارد.

نگرش‌های پویا

در مقابل چنین طرز تفکراتی، نگرش بعضی افراد هم نگرش «پویا»ست ؛یعنی نگاه و تفکر سازنده‌ای دارند که به آنها کمک می‌کند به جای نگرانی‌های بسیار در مورد آینده یا حسرت خوردن ایام گذشته بیشتر بر زمان حال تسلط داشته باشند. در نگرش‌های پویا سؤال این است: «من هم‌اکنون چه کار می‌توانم بکنم؟ چه کاری لازم است انجام دهم و در واقع انجام چه کارهایی مهم و ممکن است تا ما را بیشتر به اهدافمان نزدیک کند؟ من چه کار می‌توانم بکنم و چگونه می‌توانم از دیگران کمک بگیرم.» این جملات به برخوردار بودن از طرز فکر پویا کمک می‌کند؛ یعنی اینگونه افکار رو به حل مسئله هستند یا به‌گونه‌ای آینده‌ای مثبت‌نگر.

چگونگی پرورش نگرش‌های مختلف

توجه داشته باشیم بعضی بچه‌ها در خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند که موضوع صحبت خانواده به‌طور کلی تمرکز بر اخبار منفی یا به نوعی نگرانی از آینده است؛ مثلا دائم می‌گویند: «این لباس را نپوش سرما می‌خوری، این را نخور مریض می‌شوی، این کار را نکن زشت است و...» این جملات نگاه به آینده‌ای خطرناک دارند؛ آینده‌ای که از قبل باید از آن ترسید.

رسیدن به چنین تفکراتی ریشه در آموزش ما از زمان کودکی دارد؛ اینکه والدین ما تا چه اندازه نگران یا اسیر ترس‌های بیهوده خود بوده و آنها را به فرزندانشان هم منتقل کرده‌اند. همچنین اینکه سبک تربیتی ما هم سبک تربیتی «اطمینان‌بخش» نبوده است؛ بنابراین در آینده و در بزرگسالی جامعه را به‌صورت «ناامن» تلقی می‌کنیم. به این ترتیب حس ناامنی در همه جا با ما خواهد بود؛ در ارتباط با کار، کارفرما، همکاران، دوستان و...؛ انگار یک نگرانی همیشگی برای از دست دادن بسیاری چیزها ازجمله شغل، موقعیت، پول، اعتبار و...در وجود ما خواهد بود.»

شکل‌گیری تیپ‌های شخصیتی

در کنار نوع آموزش و تربیت والدین، تیپ‌های شخصیتی متفاوتی هم داریم که بنا بر نوع بعضی آنزیم‌ها یا هورمون‌ها ممکن است اضطراب یا آدرنالین کم یا زیاد شود. ولی خیلی نمی‌توانند تعیین‌کننده باشند. مهم‌ترین چیز آن است که شخصیت ما چگونه بار بیاید؛ اضطرابی، آرام یا.... می‌توان گفت در واقع خیلی از پیش تعیین نمی‌شود؛ بنابراین تیپ‌های شخصیتی هم براثر تربیت و آموزش ساخته می‌شوند و شکل می‌گیرند و «سرشت» ما را تعیین می‌کنند.

توجه داشته باشیم محیط قبل از تولد و به نوعی ساختار ژنتیک و محیط حین تولد و بعد از آن (3 سال نخست تولد)در شکل‌گیری شخصیت ما بسیار تعیین‌کننده هستند. افسردگی و اضطراب با نگاه رو به گذشته و آینده نمی‌گذارند فرد از زندگی خود لذت ببرد و بتواند کنترلی بر اوضاع خود داشته باشد.

بعضی‌ها چون درگذشته و در کودکی بارها «از دست دادن» را تجربه کرده‌اند این ترس همیشه با آنها همراه است اما بعضی دیگر هم فقط به‌دلیل تهدیدهای والدین خود مبنی براینکه «اگر بچه خوبی نباشی ما هم تو را ترک می‌کنیم یا من اصلا دیگه مامان تو نیستم چون تو به حرفم گوش نمی‌دی و...» ترس از دست دادن دارند.

با تصور چنین چیزهایی کودک همیشه تصویری از رفتن و از دست دادن والدین خود را دارد چون آنها به او این پیام را منتقل می‌کنند که به اندازه کافی شایسته و سزاوار نیست. بعضی کودکان هم واقعا طرد و ترک می‌شوند یا به نوعی اصلا در خانواده به‌حساب آورده نمی‌شوند. به این ترتیب این بچه‌ها همیشه «طرح‌واره »‌های«از دست دادن » دارند و به نوعی از آن می‌ترسند و به این نتیجه می‌رسند که دنیا جای ناامنی است.

نگرش‌هایی که باید پرورش یابند

مقابله با افکار بیهوده

با توجه به اینکه بروز اینگونه افکار ریشه در گذشته افراد دارد و می‌تواند بسیار مخرب باشد باید از طریق آموزش با آن مقابله کرد. در این خصوص چند راهکار وجود دارد؛ نخستین راهکار آن است که ما هیجان‌های خودمان را به رسمیت بشناسیم؛ یعنی اگر اضطراب داریم آن را انگار نکنیم و سعی در شناسایی و مقابله با آن باشیم. در مرحله بعد منطق و فکر خود را از احساس‌مان جدا کنیم.

در واقع براساس افکار ما احساساتمان هم شکل می‌گیرند. راهکار بعدی این است که خود را آماده‌رؤیارویی با موقعیت‌های خاص بکنیم؛ نه اینکه آنها را انکار کرده یا از آنها فرار کنیم؛ مثلا اگر ترس از دست‌دادن کار داشته باشیم باید مشکل اصلی خود را پیدا کنیم و ببینیم چه ترس‌هایی در آن نهفته است. در واقع هر قدر هم که بازار کار کساد باشد و نتوانیم به شغل مناسب دیگری دست یابیم ولی با بالا بردن میزان آگاهی‌ها و اطلاعات خود می‌توانیم به نتیجه بهتری برسیم و کمی از ترس‌ها و نگرانی‌های خود کاهش دهیم.

تخلیه هیجانات منفی

تکنیک دیگری که می‌توان در مواقعی که با اینگونه ترس‌ها و نگرانی‌ها مواجه می‌شویم به‌کار برد، این است که به‌طور ذهنی فکر کنیم در موقعیتی که از آن واهمه داریم و نگرانش هستیم قرار گرفته‌ایم؛ مثلا اگر می‌ترسیم که کارمان را از دست بدهیم فکر کنیم هم‌اکنون کارمان را از دست داده‌ایم. ابتدا با کشیدن نفسی عمیق می‌توانیم فکر کنیم آرامش داریم و با تجربه آن اضطراب، مطمئن شویم که این موضوع فقط در ذهن ما اتفاق افتاده است. ضمن اینکه با این روش، هیجانات منفی هم از وجودمان تخلیه می‌شود.

پس از آن با افزایش اعتماد به نفس و آگاهی به هر شکل ممکن (مطالعه یا شرکت در دوره‌های مختلف در این خصوص) می‌توان به مقابله با هیجانات منفی پرداخت. ضمن اینکه در موقعیت‌های خاص و بحرانی حتما باید میزان اطلاعات خود را افزایش داد؛ مثلا اگر ترس ازدست دادن کاری یا فردی را داریم می‌توانیم آگاهی خود را در زمینه کاری بالا ببریم. با افزایش اعتماد به نفس و وسعت دادن به فعالیت‌های مختلف خود از تمرکز و وابسته بودن بیش از اندازه به یک نفر رها می‌شویم.

تمرکز بر توانمندی‌ها

داشتن استقلال و افزایش آگاهی در برابر هر مشکل و بحرانی بسیار مهم و کارساز خواهد بود. برای این کار داشتن نقشه‌ها و راه‌های مختلف، بسیار مهم و کارساز خواهد بود؛ یعنی به‌اصطلاح هر کدام از نقشه‌های ما که درست از آب در نیامد می‌توانیم سراغ نقشه‌های بعدی برویم.

در مواقع بحران و مشکل یکی از مهم‌ترین چیزها داشتن ذهن باز و افق وسیع است؛ نه محدود بودن به یک کار یا وابسته و اسیر شدن در یک راه یا یک شخص خاص. به جای داشتن ذهنیت «اگرچه..آنگاه »که ما را محدود به ناتوانایی‌هایمان می‌کند باید تمرکز خود را بر توانایی‌ها و خواسته‌های واقعی خود بگذاریم. ضمن اینکه نهایت تلاش را هم برای رسیدن به آنها به‌کار ببریم. این کار به‌تدریج استرس و اضطراب ما را کاهش می‌دهد.

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

وب‌سایت روزیاتو - فروغ بیداری: تا الان برایتان پیش آمده که با گوش کردن به ندای درونی خود تصمیم درست را بگیرید؟ متوجه شده‌اید که این کار گاهی بهتر از مراجعه به منطقی عمل می‌کند که برای خودمان تعریف کرده‌ایم؟

این ندای درونی چیست یا کیست؟ در واقع ضمیر ناخودآگاه ماست؛ شریک پنهان در اعماق وجودمان که برای همه مسایل زندگی پاسخی در آستین دارد. ناخودآگاهی که ظاهرا به آن دسترسی نداریم اما در واقع آن است که فعالیت های ما را کنترل می‌کند.

از بینش درونی می‌توان برای خلاقیت و ایده های ناب برای تغییر سبک زندگی کمک گرفت. جالب است بدانید که بسیاری از هنرهای زیبایی که امروزه شاهد آنها هستیم حاصل شهود خالقان آنهاست. وقتی شما قدرت گوش کردن به احساسات درونی و قوه ذهنی خود را بدست بیاورید می‌توانید در همه شرایط زندگی خود بهترین تصمیمات را اتخاذ کنید.

وقتی به یک خودمشاهده‌گر تبدیل می‌شوید، یاد می‌گیرید چگونه علایم هشدار دهنده در درون خود و محیط اطراف را تشخیص داده و از بروز رفتارهای خشن، هیجانی و مملو از عصبانیت که تبعات منفی زیادی دارند، دوری کنید.

تا پیش از کشف و شناسایی این سیگنال‌ها، متوجه حضورشان نخواهید شد

اغلب ما پس از وقوع حادثه و با مرور کردن ماجرا تازه متوجه این موانع و علایم هشداردهنده می‌شویم.در هر شرایط و حالت روحی که باشید، وقتی طغیان شکل می‌گیرد، نشانه‌های آن ظاهر خواهد شد و هشدارهای لازم را خواهد داد. اگر مشاهده‌گر باشید، می‌توانید این نشانه‌ها را دیده و از بروز اتفاقات ناگوار پیشگیری کنید.

پناه بر ضمیر ناخودآگاه؛ از بینش درونی خود برای حل مشکلات کمک بگیرید

به این صورت که با در نظر گرفتن عواقب ناگوار یک حرف یا یک واکنش، سعی می‌کنید رفتار یا احساس خود را به مسیری دیگر هدایت کنید.

وقتی بتوانید قدرت منطق خود را با خودِمشاهده‌گر همگام کنید، شانس بیشتری برای کنترل افکار و رفتارهای نادرست خواهید داشت. خودِمشاهده‌گر به شما هشدار می‌دهد، منطق هم نتیجه رفتارها را برایتان تفسیر می‌کند و در نهایت، با عقل خود تصمیم درست را گرفته و اجازه می‌دهید خشم، عصبانیت، یا هرگونه رفتارهای تکانشی و تند از شما عبور کنند بدون اینکه واکنشی نشان داده باشید.

دسترسی به نیروهای درونی ذهن و وجود به هیچ عنوان آسان نیست. همچون ورزش کردن شما باید هر روز تمرین کنید و هر بار سرعت و شمار تمرینات خود را افزایش دهید.

برای اینکه به شهود برسید و متفاوت فکر کردن را تجربه کنید باید به احساسات درونیِ ناخودآگاهِ خود پاسخ مثبت بدهید. این کار کمک می‌کند تا ایده های جدید خلق کنید.

گام اول: باور کردن

چه چیزی را باید باور کرد؟ اینکه شما درون خود شریک عاقل و قدرتمندی دارید که می تواند راه درست برای اتمام کارها و رسیدن به اهداف را به شما نشان بدهد و اطلاعات و علم لازم را در اختیارتان بگذارد.

باید استفاده از ذهن ناهشیار خود را بیاموزید. برای این منظور، باید به طور مداوم خود را برای پذیرفتن قدرت ضمیر ناخودآگاه آماده کنید و از تفکرات فلسفی و منطقی بگذرید و بیشتر به سمت درک احساسی و قبول آن پیش بروید. وقتی به این مرحله از هیجان و انگیزه رسیدید، با درک ناخودآگاه خود، احتمالات و پتانسیل های واقعی زندگی خود را ستایش کنید.

سپس، در ذهن خود به این فکر کنید به دنبال چه چیزی هستید؟ و به چه اطلاعات یا بینشی نیاز دارید تا با کمک ضمیر درونی خود به اهداف خود دست پیدا کنید؟

پناه بر ضمیر ناخودآگاه؛ از بینش درونی خود برای حل مشکلات کمک بگیرید

با تمرکز فکری روی این مساله، ضمیر ناخودآگاه آغاز به کار می کند و شما می توانید در این مسیر به او کمک کنید. چگونه؟ بیش از ۲۰ مرتبه – مثلا هنگام خواب – با خود تکرار کنید:

  • «ضمیرناخودآگاه من راه درست را به من نشان خواهد داد … »
  • «اکنون درون یافت من راهکار درستی به من می دهد.»

سپس اجازه دهید تا راهکارهای مناسب در ذهن شما نقش ببندند.

گام دوم: تمرین کردن

نباید فقط متکی به ضمیر ناخودآگاه باشید. خودتان هم در این مسیر باید به آن کمک کنید تا بهترین پاسخ را پیدا کند. کاری که در این مرحله انجام می دهید، جذب اطلاعات ذهنی بیشتر است که جنبه های مختلف آن موضوع به طور جالبی شروع به بازی در مقابل یکدیگر می کنند.

در حالت آگاهی ممکن است به احساسات پیچیده خاتمه بدهید اما ضمیر ناخودآگاه شروع به یافتن پاسخ ها و راهکارها می کند و خیلی زود آن را به ذهن شما مخابره خواهد کرد.

پناه بر ضمیر ناخودآگاه؛ از بینش درونی خود برای حل مشکلات کمک بگیرید

سپس اجازه دهید تا اطلاعات به دست آمده در ذهن شما بنشینند. برای یافتن پاسخ های فوری عجله یا هیجان نداشته باشید و مطمئن باشید که ضمیر ناخودآگاه شما در وقت مشخص خود پاسخ و راهکار درست را به شما ارائه خواهد داد.

جمع بندی

برای اینکه بهترین استفاده را از ضمیر ناخودآگاه خود داشته باشید باید سه روش زیر را مدنظر داشته باشید:

  • باور کردن نیروهای درونی و رسیدن به ادراک احساسی
  • تلاش برای جذب اطلاعات بیشتر در مورد سوال یا مشکل
  • تکرار جملات الهام بخش به طور منظم

خیلی وقت ها به طور ناخودآگاه پاسخ سوالات خود را می دانیم و فقط باید آن را بیدار و کشف کنیم. این کار هم فقط با تمرین به دست می آید.

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

خبرگزاری ایسنا: یک روانشناس با بیان اینکه تامین رفاه کاذب به ناتوانی کودکان منجر می‌شود، گفت: نگه داشتن کودک در رفاه کاذب باعث ناتوانی آنها در دیدن و لمس واقعیت‌ها، تشخیص اولویت‌ها و عدم تلاش برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف می‌شود، در حالی که والدین با برخی از جان گذشتگی‌های بی‌مورد، ناخواسته نتیجه عکس گرفته و باعث ناتواتی فرزندان خود می‌شوند.

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

روزنامه همشهری - یکتا فراهانی: تربیت هر فرد، محیطی که در آن رشد می‌کند و نوع فرهنگ حاکم بر آن تأثیر زیادی بر بزرگسالی و میزان اعتماد به‌نفس و همچنین عزت نفس او دارد. شاید والدین اگر می‌دانستند نوع نگاه و توجه آنها به تک‌تک فرزندانشان تا چه حد می‌تواند بر آنها تأثیر‌گذار باشد آگاهی بیشتری در این زمینه کسب می‌کردند.

«تو بزرگ‌تری ...کوتاه بیا...» ،«تو کو‌چک‌تری باید یاد بگیری...» و... هرگز نباید برای ختم دعوای بچه‌ها یکی را قربانی یا با کلام نامناسبی طرف دیگر را تحقیر کنیم... اما چطور می‌توانیم به‌گونه‌ای درست با فرزندانمان حرف بزنیم و رفتار کنیم تا هیچ‌یک نرنجد، اعتماد به نفسش را از دست ندهد و فکر نکند به اندازه کافی شایسته دوست داشته‌شدن نیست. در این خصوص با دکترسیدعلی قاسمی، روانشناس تربیتی صحبت کرده‌ایم.

فرق‌گذاشتن بین فرزندان چه آسیب‌هایی به‌دنبال دارد؟

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

تصمیم گیری صحیح

وب‌سایت فرادید: همه ما چنین چیزی را تجربه کرده‌ایم: تصمیمی می‌گیریم که به نظر منطقی برسد. و پس از چند ثانیه، دقیقه یا روز به خود می‌گوییم "پیش خودت چی فکر می‌کردی؟ آیا این یک حماقت زودگذر بود؟ آیا حواسم پرت بود و در این شرایط تصمیم‌گیری کردم؟"

می‌دانیم که تصمیم درست و یا بهترین انتخابمان نبوده است، اما در آن لحظه آن تصمیم را گرفتیم و بعدها فهمیدیم تصمیم احمقانه‌ای بوده است. چرا؟

چرا افراد باهوش تصمیمات احمقانه می‌گیرند؟

  • وبگاه نقره
  • ۰
  • ۰

وب‌سایت زیبامون: فصل پاییز علاوه بر تمام زیبایی هایش بیماری های روحی و جسمی زیادی هم با خود به همراه میاره. سرماخوردگی یکی از محصولات اصلی و درجه یک فصل پاییز هست اما علاوه بر سرماخوردگی که یک مشکل جسمی هست، بیماری های روحی زیادی هم در این فصل افراد رو تهدید می کنه.

اوج افسردگی پاییزی چه زمانی است؟

نقش عوامل محیطی و اجتماعی در افسردگی پاییزی چیست؟

بعضی وقتها عوامل محیطی و اجتماعی در افسردگی پاییزی موثر هست. به عنوان مثال شخصی که کار و کاسبی خوبی در تابستان دارد و اوج شلوغی و درآمدش در فصل تابستان است، باشروع پاییز و رکود شغلی دچار افسردگی می شود.

برای کاهش بی‌حوصلگی و تنگ شدن خلق و خو در پاییز چه باید کرد؟

اگر افسردگی شدید بود باید به روانپزشک مراجعه شود. اما اگر دچار افسردگی خفیف شدید می تونین با برنامه ریزی درست در زندگی به بهبود افسردگی کمک کنین. به عنوان مثال برای زندگیتون برنامه ریزی کنین. سعی کنین کارهاتون رو به موقع انجام بدین، صبحا پیاده روی و ورزش کنین تا با نشاط بیشتری بتونین کار کنین، تغدیه و خواب خوب و کافی داشته باشین. در هفته ساعاتی رو برای تفریح در نظر بگیرین و سعی کنین از غم و استرس دور باشین

اوج افسردگی پاییزی چه زمانی است؟

توصیه‌هایی برای کاهش افسردگی فصلی برای مادران باردار

خیلی از خانم ها زمانی که باردار میشن به افسردگی دچار میشن. بنابراین برای کاهش افسردگی در این دوران، همسران باید به خانم شان عشق بورزند، در کارهای منزل به همسرشون کمک کنند، برنامه ها شاد و ورزشی برای همسرشون فراهم کنن، به سفر و میهمانی برن و تا جایی که می تونن به همسرشون ابراز علاقه و عشق کنن تا خانم ها از استرس و افسردگی دور بشن.

نقش رنگ‌ها در کاهش افسردگی پاییزی چیست؟

رنگ هایی که از خانواده رنگ های قرمز هستن باعث تحریک احساس هیجان و شادی در فرد می شن. اما رنگ هایی که از خانواده آبی هستن باعث آرامش و سکون میشن. معمولا افراد افسرده طرفدار رنگ های تیره و سیاه هستن. بنابراین بهترین رنگ برای افراد افسرده رنگهایی از خانواده قرمز است تا حس تحرک و هیجان را در این افراد زنده کند.

اوج افسردگی پاییزی چه زمانی است؟

رایحه‌های خوش مانند اسطوخودوس تا چه حد در کاهش افسردگی مؤثر است؟

شنیدن بوهای خوش باعث تحریک حس شادمانی و آرامش در افراد می شود. بوی اسطوخودوس بسیار آرامبخش و نشاط آور است و برای افراد افسرده گزینه مناسبی است.

ورزش و پیاده‌روی و نیز شب‌نشینی درشب‌های طولانی پاییز آیا موجب کاهش افسردگی پاییزی می‌شود؟

مهمانی رفتن در شبهای پاییزی برای افراد افسرده مفید است اما به شرطی که این کار هرشب تکرار نشد. چون اگر فرد افسرده شب ها خیلی دیر بخوابد و نظم خوابش بهم بریزد بدتر مضطرب و افسرده میشه. ورزش و پیاده روی هم برای افراد افسرده بسیار مفیده چون حس هیجان و نشاط رو در این افراد زنده می کنه.

 

نورپردازی درون خانه‌ها در پاییز چگونه باشد؟

یکی از دلایل افسردگی افراد در پاییز هوای ابری و روزهای کوتاه و تاریک است. برای رهایی از این مشکل پرده هارو کنار بزنین و پنجره هارو باز کنین و اجازه بدین نور طبیعی خورشید به جای نور مصنوعی وارد اتاق بشه.

نقش تغذیه در کاهش افسردگی چیست؟

مواد نشاسته ای جز مواد شادی آور هستن. به همین دلیل ماکارونی، شکلات، زعفران (به مقدار کم) از موادی هستن که ضد افسردگی و شادی آور هستن. علاوه بر این نوشیدن آب فراوان هم باعث حس شادابی در فرد میشه.

اوج افسردگی پاییزی چه زمانی است؟

آیا افسردگی فصلی با جنسیت مرتبط است؟

به طور کلی زنان همیشه دوبرابر مردان به افسردگی مبتلا میشن و این آمار در افرادی که به افسردگی فصلی مبتلا میشن هم صدق می کنه.

  • وبگاه نقره